سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان آموزی

مردم از خدایى بترسید که اگر گفتید مى‏شنود و اگر در دل نهفتید مى‏داند . و بر مرگى پیشى گیرید که اگر از آن گریختید به شما مى‏رسد ، و اگر ایستادید شما را مى‏گیرد ، و اگر فراموشش کردید شما را به یاد مى‏آرد . [نهج البلاغه]

نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

حرکت برای تغییر کتاب های دوره ی دبیرستان
دوشنبه 93 تیر 30  3:43 عصر

پرسش های بازاندیشی در موضوع و محتوای کتاب های درسی حوزه ی تربیت و یادگیری زبان و ادبیات فارسی دورهْ دوم متوسطه، برای تدوین برنامه ی جدید  

به نام خدا

گروه زبان و ادب فارسی برای تدوین مناسب تر کتاب های درسی در دوره ی متوسطه ی دوم ،مصمّم است؛ از ظرفیت های علمی - فرهنگی کشور برای تولید محتوا، بهره بگیرد .به همین سبب از همه ی دبیران گرامی و صاحب نظران و استادان، درخواست می شود با مطالعه و پاسخ به پرسش های زیر،در این هماورد علمی -آموزشی به حسب گرایش های تخصصی خود ، شرکت فرمایید . لطفا فقط به پرسشی که بیش تر در آن زمینه مطالعه و تجربه ی علمی -آموزشی دارید ؛پاسخ دهید ؛بنابراین ،لازم نیست که یک شخص به همه ی پرسش ها پاسخ دهد.از گروه های آموزشی استان ها درخواست می شود در نشست ها و کارگروه های تخصصی خود به این موضوع توجه نمایند:

1-مباحث و موضوعات چهارگانه (زبان ،دستور، نگارش و املاء) چه کاستی ها و ضعف هایی در کتاب زبان فارسی دارند؟

2- نظام و ساختار موجود کتاب زبان فارسی، چه ضعف ها و کاستی هایی دارد؟

3-ساختار و محتوای مطلوب کتاب زبان فارسی، چگونه و چه باید باشد؟

4-تاریخ ادبیات موجود در ساختار و محتوا، چه کاستی ها و ضعف هایی دارد؟

5- برای تألیف تاریخ ادبیات مطلوب چه رویکردی و ساختاری را پیشنهاد می کنید؟

6- آیا عنوان های موجود کتاب های درسی، مناسب با نیاز دانش آموزان ، جامعه و گسترهْ ادبیات و پدیده های نوظهور فرهنگی- اجتماعی هست یا نه؟ چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟

7-آیا تألیف کتاب مستقل برای شاخهْ کار و دانش و فنی حرفه ای را ضروری می دانید،با ذکر دلایل؟

8-کتاب های آرایه های ادبی، عروض و قافیه ،چه کاستی ها و ضعف هایی دارند؟

9-  برای کتاب های آرایه، عروض و قافیه ، چه ساختار و محتوای را مناسب می دانید؟

10-آیا جایگاه زمانی و پایه ای درس های نقد ادبی، عروض و قافیه و آرایه های ادبی را مناسب می‌دانید؟ پیشنهاد شما چیست؟(آیا عروض و قافیه باید در سال آخر باشد، یا پیش از آن؟ آرایه های ادبی چه طور؟)

 *لطفا پاسخ ها را ، به نشانی : تهران ، خ ایرانشهر شمالی ،کوچه ی چوبینی،پ 7 گروه زبان و ادب فارسی یا به نشانی زیر، روانه فرمایید .

Email: akbari.sheldare@gmail.com  

  گروه زبان و ادب فارسی دفتر تالیف کتاب های درسی

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    چشمه وار و چشمه سار
    جمعه 93 اردیبهشت 12  11:57 صبح

    معلم: زلال و گوارا چون چشمه ساران

    خجسته روز و هفته ی نورآوران و روشنی بخشانِ جان، بر شما فرّخ دلانِ فرخنده پیام ، آموزگاران مهربان و دبیران ارجمند که چشمه وار، جاری و زلالید و گوارا،همراهان همیشگی پهنه ی فکر و فرهنگ گرامی باد و یاد استاد شهید مرتضی مطهری، تا هماره مانا باد.


    چشمه وار ترینی

    ای معلم !

    گواراترینی !

    تو جاری و جوشان

    فریبا ترینی!

    من از قُل قُل واژه هایت

    تر و تازه و

    پرشکوفه ترینم!



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    خیزش دل ها و رستاخیز طبیعت
    جمعه 93 فروردین 15  8:18 صبح

    نوروز، خیزش دل ها  و رستاخیز طبیعت

    بهار که از راه می‌ رسد ، طبیعت مرده ، از خاک سربرمی آورد؛ تروتازه می شود و می شکوفد .از این رو ، بهار ، رستخیز طبیعت است .

    نوروز هم که می آید ؛ دل ها خوی خاکناکی را رها می کنند و از خاک تیره ، کنده می شوند .خداخوی و مهرجوی شده ، فرخندگی را پیشه می سازند.

    نوروز ، پیشاهنگ بهار فرخ روی و مهرآور است .

    اما، نخستین بهار بی پدری ما همراه و همزاد با ایام فاطمی شده است . یادشان تا هماره جاودان باد .

    بهار آمد و در زد ؛ ولی نبودی تو / پرنده آمد و پر زد ؛ولی نبودی تو !

    « بهار بهار  
    صدا همون صدا بود  
     
    صدای شاخه ها و ریشه ها بود  
     
    بهار بهار 
     
    چه اسم آشنایی ؟
    صدات میاد ... اما خودت کجایی ؟
     
    وابکنیم پنجره ها رو ، یا نه ؟
     
    تازه کنیم خاطره ها رو ، یا نه ؟ »



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    نوباوه ی ذهن
    پنج شنبه 92 بهمن 24  3:21 عصر

    یکی دیگر از شگردها و شیوه های مناسب برای فرابردن و برکشیدن اندیشه و افزودن بر توانایی های ذهن و زبان در نوشتن، کتاب خوانی است .

    اگر کشاورز با کاشت و داشت و برداشت به برآوری و خوشه زایی کشته ی خود یاری می رساند ؛ نویسنده هم با خواندن ، به یاد سپردن  و اندیشیدن ، و نوشتن، به آفرینش و زایش نوباوه ی فکری خود دست می یابد. یعنی نوشتن ، زاده و فرزند خواندن و خوب خواندن است . هرچه بیشتر  بخوانیم ؛ توانایی های ذهن ما بیشتر نیرو می گیرد و کار نویسندگی را برای ما آسان تر می کند .

     خواندن کتاب های خوب ، مانند آبیاری کردن کشتزار است . کشت اگر آبیاری نشود ؛دچار خشک سالی و بی برگ و باری می شود و از بین می رود . هر کتاب، در حقیقت ،تجربه ای از نوشتن را با خود به همراه دارد . خوب خواندن و مطالعه ی دقیق کتاب های خوب ، می تواند سرمشق درست اندیشی و آسان نویسی باشد.

    سخن دیگری که در این جا باید آن را فرایاد بیاوریم ؛آن است که خواست ما از خواندن ،تنها روخوانی یا روان خوانی متن نوشته ها  نیست ، خواندن از روی نوشته و به درک ودریافت رسیدن یکی از گونه های خواندن است . از دید ما ، هرچیزی که ذهن را به درنگ  وادارد و فکر را به کار اندازد ؛ متن است . تفسیر و بازخوانی ما از این متن ، نتیجه ی اندیشیدن و خوانش ماست .نگاره و متن ، کارخانه ی ذهن را به پویه وا می دارد و به بارگیری و بار اوری می رساند.

    بنابراین ،وقتی به گلگشتی در نگاره ها و دیدن نمایش فیلم نشسته ایم ، به راستی ،هر یک از رویداد های دیدنی ، متنی هستند که ذهن ما را به خوانش و تفسیر ،فرا می خوانند . هر تصویر و نگاره ی نقاشی و نگارگری ، یک متن است . هنگامی که موضوع نگارش ما یک نقاشی یا یک صحنه از رویدادهای اجتماعی باشد ؛ مانند یک نوشته یا داستان نخست بر مویرگ واژه ها و رنگ ها  و آهنگ رفتار آدم ها  خیمه می زنیم ؛ سپس در باره ی سازه ها و عناصر آن ،گفت و گو می‌کنیم و همان چیزها را که به ذهنمان می آید؛ می نویسیم .

     خواندن ، بذرافکنی در پهندشت ذهن است و خوانش ، آبیاری آن و نگارش ،نوزاد و نوباوی جَسته از تاریکنای ذهن و زبان و فروافتاده بر دفتر و کلک دستان است. ذهن آدم بی مطالعه ، به سرزمین سترون و شوره زاری می ماند که در آن چیزی به سبزی و خرمی نمی روید .چونان تنه ی خشکیده و بی برگ و بار درخت است.

    پس می توان در زمین نازا و سترون ،چشم امید به زایایی و نوزایی داشت .

    تا نگرش و نگارشی دیگر ؛ تا چه زاید چرخ و چه آرد ذهن و چه نگارد دست ...!



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    آخ عجب سرماست امشب ،ای ننه
    چهارشنبه 92 بهمن 16  1:47 عصر

    منزل ِ  ما ، جمله ، سرما می خورند

    آخ عجب سرماست امشب، ای ننه
    ما که می‌میریم در هذا السنه
    تو  نگفتی می کنیم امشب اَلو
    تو نگفتی می خوریم امشب پلو
    نه پلو دیدیم امشب ، نه چلو
    سخت افتادیم اندر منگنه
    آخ عجب سرماست امشب،ای ننه

    این اتاق ما شده چون زمهریر
    باد می آید ز هرسو چون سفیر
    من ز سرما می زنم امشب نفیر
    می دوم از میسره بر میمنه
    آخ عجب سرماست امشب، ای ننه

    اغنیا مرغ و مسمّا می خورند
    با غذا ، کنیاک وشامپا می خورند
    منزل ِما ، جمله ، سرما می خورند
    خانه ی ما ، بدتر است از گردنه
    آخ عجب سرما ست امشب ،ای ننه

    اندرین سرمای سخت شهر ری
    اغنیا پیش بخاری ، مست می
    ای خداوند ِکریم ِ فرد و حیّ
    داد ِ ما گیر از فلان السلطنه
    آخ عجب سرماست امشب ، ای ننه

    خان باجی می گفت با آقا جلال
    یک قران دارم من از مال حلال
    می‌خرم بهر شما امشب زغال
    حیف ، افتاد آن قران در روزنه
    آخ عجب سرماست امشب ، ای ننه...

    ما ز سرمای زمستان ، بی قرار
    لخت وعریان ، مات و مبهوت و فگار
    اغنیا در رخت ِ خواب ِ زرنگار
    خفته با جاه و جلال و طنطنه
    آخ عجب سرماست امشب، ای ننه...

    ما کجا ونعمت ِ الوان کجا ؟
    صحبت ِ خان و بگ و اعیان کجا؟
    دختر، آخر ما کجا و نان کجا ؟
    عکس ِ نان را بنگر اندر  آینه
    آخ عجب سرماست امشب ،ای ننه

    شا باجی وقتی رسید ازگرد ِ راه
    با زغال ِ خاکه وحال ِ تبا ه
    یک نگاهی کرد با افغان و آه
    دید یخ کرده ز سرما مؤمنه
    آخ عجب سرماست امشب، ای ننه


                                                                                                                       سید اشرف الدین گیلانی، نسیم شمال



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    رویکرد ها
    یکشنبه 92 بهمن 6  9:53 عصر

    رویکردهای آموزش زبان فارسی

    رویکرد، فلسفه نگاه ما به عالم بیرون را نشان می‌دهد. رویکرد مربوط به اصل، بدیهی است ولی روش وابسته به رویه است. در داخل یک رویکرد می‌تواند روش‌های زیادی موجود باشد. شگرد یا تکنیک همان تحقق و اجراست.در یک نگاه فراگیر و گسترده تاریخی، رویکردهای چیره بر فضای آموزشی فرهنگی ایران در آموزش زبان فارسی و ماهیت یادگیری آن را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: رویکرد مکتب‌خانه‌ای/ تأدیبی؛ رویکرد مدرسه‌ای / فارسی‌آموزی.

    رویکرد مکتب‌خانه‌ای/ تأدیبی

    در این رویکرد بر پایه اهداف و خاستگاه شکل‌گیری مکتب‌خانه‌ها و مدارس دینی، بر آموزش زبان قرآن، صرف و نحو عربی، تأدیب و تعلیم و یادگیری خواندن و نوشتن استوار بود. بنابراین، هدف از تدریس در رویکرد مکتب‌خانه‌ای، آشنایی با زبان عربی برای خواندن قرآن بوده است.صاحبان این رویکرد، شاید به دلیل این که در کشوری فارسی زبان زندگی می‌کردند و سخن گفتن فارسی را به‌طور طبیعی از محیط زبانی خود فرامی گرفتند، احساس نیاز به فارسی‌آموزی در آن‌ها پدیدار نگشت. تقریباً با شکل‌گیری نظام آموزشی مکتب‌خانه‌ای و مدارس دینی در مساجد، از همان سال‌های آغازین ورود اسلام به ایران تا روزگار قاجار، همین رویکرد رایج بوده است.

    رویـکــرد مــدرسه‌ای/ فارسی‌آموزی

    تقریباً از روزگار قاجار، به سبب دگرگونی اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی، بافت فرهنگی جامعه ایرانی تغییر کرد و ارتباط با دنیای اطراف گسترش یافت و آشنایی با شیوه‌ها و شگردهای آموزش و یادگیری و فراگیر شدن تحصیل رونق یافت. با تأسیس دارالفنون، دریچه‌های تازه‌ای گشوده شد و مدارس جدید اندک اندک پدیدار شدند. با دگردیسی فضای فرهنگی کشور و جایگزین شدن مدارس جدید و کمرنگ شدن آموزش مکتب‌خانه‌ای، نگرش و جهت‌گیری معلمان، در آموزش نیز دستخوش تغییر شد. برای نخستین بار، کتاب‌هایی ویژه برای آموزش الفبای فارسی به کودکان با زبانی تقریباً ساده و کودک فهم تهیه و تولید شد. البته، یکی از بزرگ‌ترین فایده‌های این جهت‌گیری، فراگیرشدن آموزش و یادگیری فارسی و تقویت وحدت و هویت ملی بوده است.به همین سبب، آموزش فارسی به سوادآموزان از پایه اول دبستان، یکی از بنیانی‌ترین کارها در رشد همبستگی ملی و حفظ روحیه پاسداشت هویت فرهنگی بوده است. در این رویکرد، فرهنگ با آموزش، پیوندی بسیار نزدیک یافت و آموزش در بخش محتوا با بنیان‌های فرهنگی درآمیخت.



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    راه های بارورسازی ذهن و زبان
    یکشنبه 92 دی 15  3:30 عصر

    دگرگونه دیدن و گونه گون نوشتن

    هریک از من و شما در جاهای مختلف که قرار می‌گیریم ؛ ممکن است نقش ها و وظیفه‌های متفاوتی داشته باشیم ؛ مثلا وقتی در خانه هستیم ؛ فرزندی از اعضای آن خانواده به شمار می آییم و در آن جا وظایفی داریم . اکنون که در مدرسه و کلاس هستیم ؛ نقش و تکلیف دیگری داریم . اگر در محله و کوچه ی خود باشیم ؛ در آن جا هم وظیفه ی دیگری داریم و همین طور در جاهای مختلف  می بینیم که نقش و وظیفه‌ی جدیدی خواهیم داشت . به همین سبب اگر بخواهیم چیزی در باره ی خود بنویسیم و خودمان را به کسی معرفی کینم ؛ بسته به این که از کجا آغاز کنیم ؛ نوشته ی ما متفاوت خواهد بود .

      یکی دیگر از راه‌های بارورسازی ذهن و زبان به هنگام نویسندگی، ایجاد فرصت بیشتر برای فکر کردن است؛ اندیشیدن در باره ی یک چیز ، راه های فراوانی را در ذهن، نسبت به شناخت بهتر آن،پدید می‌آورد . وقتی زمان کافی برای اندیشیدن درباره ی یک موضوع داشته باشیم و از دیدگاه ها و دریچه های مختلف به یک موضوع، نگاه کنیم؛ جنبه ها و کارکردهای گوناگون یک پدیده را در نظر می‌گیریم . مثلا اگر موضوع نوشتن ما « کفش » باشد ؛ پس از کمی تامّل ، می توانیم قلم را بر زمین بگذاریم و ...



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    زایش نوباوه ی فکر
    جمعه 92 آذر 22  2:0 عصر

    مطالعه و کتاب خوانی یکی دیگر از شگردها و شیوه های مناسب برای فرابردن و برکشیدن اندیشه و افزودن بر توانایی های ذهن و زبان در نوشتن است .

    اگر کشاورز با کاشت و داشت و برداشت به برآوری و خوشه زایی کشته ی خود یاری می رساند ؛ نویسنده هم با خواندن ، به یاد سپردن  و اندیشیدن ، و نوشتن, به آفرینش و زایش نوباوه ی فکری خود دست می یابد. یعنی نوشتن ، زاده و فرزند خواندن و خوب خواندن است . هرچه بیشتر  بخوانیم ؛ توانایی های ذهن ما بیشتر نیرو می گیرد و کار نویسندگی را برای ما آسان تر می کند .

     خواندن کتاب های خوب ، مانند آبیاری کردن کشتزار است . کشت اگر آبیاری نشود ؛دچار خشک سالی و بی برگ و باری می شود و از بین می رود . هر کتاب، در حقیقت ،تجربه ای از نوشتن را با خود به همراه دارد . خوب خواندن و مطالعه ی دقیق کتاب های خوب ، می تواند سرمشق درست اندیشی و آسان نویسی باشد.

    سخن دیگری که در این جا باید آن را فرایاد بیاوریم ؛آن است که خواست ما از خواندن ،تنها روخوانی یا روان خوانی متن نوشته ها  نیست ، خواندن از روی نوشته و به درک ودریافت رسیدن یکی از گونه های خواندن است . از دید ما ، هرچیزی که ذهن را به درنگ  وادارد و فکر را به کار اندازد ؛ متن است . تفسیر و بازخوانی ما از این متن ، نتیجه ی اندیشیدن و خوانش ماست .

    بنابراین ،وقتی به گلگشتی در نگاره ها و دیدن نمایش فیلم نشسته ایم ، به راستی ،هر یک از رویداد های دیدنی ، متنی هستند که ذهن ما را به خوانش و تفسیر ،فرا می خوانند . هر تصویر و نگاره ی نقاشی و نگارگری ، یک متن است . هنگامی که موضوع نگارش ما یک نقاشی یا یک صحنه از رویدادهای اجتماعی باشد ؛ مانند یک نوشته یا داستان نخست بر مویرگ واژه ها و رنگ ها  و آهنگ رفتار آدم ها  خیمه می زنیم ؛ سپس در باره ی سازه ها و عناصر آن ،گفت و گو می‌کنیم و همان چیزها را که به ذهنمان می آید؛ می نویسیم .

     خواندن ، بذرافکنی در پهندشت ذهن است و خوانش ، آبیاری آن و نگارش ،نوزاد و نوباوی جَسته از تاریکنای ذهن و زبان و فروافتاده بر دفتر و کلک دستان است. ذهن آدم بی مطالعه ، بی سرمین سترون و شوره زاری می ماند که در آن چیزی به سبزی و خرمی نمی روید .

    تا نگرش و نگارشی دیگر ؛ تا چه زاید چرخ ...



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    رمزگردانی ، شگردی کارا در مناطق دو زبانه
    جمعه 92 مهر 5  7:46 عصر

    رمز گردانی یک رفتار زبانی در زبان آموزان دو زبانه است که در فرایند یاددهی یادگیری برای آسان سازی آموزه ها و انتقال محتوا از سوی اهل زبان به کار گرفته می شود. گاهی برای جایگزینی یک واژه در زبان ،از واژه ی زبان اول بهره گرفته می شود تا انتقال مفاهیم دشوار دچار نارسایی نشود . مثلا معلمی که در سیستان و بلوچستان ، یا خوزستان، آذربایجان ، مازندران و کردستان و...در حال تدریس یک موضوع درسی  به زبان رسمی یا ملی فارسی است ممکن است در میانه ی آموزش برای ساده سازی موضوع از برابرهای واژگانی زبان بومی بهره بگیرد ؛ در این صورت او از این شگرد زبانی استفاده کرده است که البته از دید زبان آموزی کار ناروایی نیست . زیرا از توانش زبان بومی اهل زبان برای یادگیری ساده تر ، بهره برده است.

    برخی از زبان پژوهان همچون « فرگوسن » (2009) برای رمز گردانی ، سه کارکرد برشمرده اند:

    -برقراری پیوند میان افراد

    -انتقال مفاهیم از راه بازگردانی به زبان خود

    - ساماندهی رفتار کلاسی

    بنابراین معلمان ما در مناطق دو زبانه ، برای دست یابی به اهداف زیر ، می توانند از شگرد رمز گردانی بهره بگیرند:

    -سازماندهی به ذهن و آموزه ها

    -یادیاری از راه بازگردانی برای استوار سازی یادگیری در ذهن

    -روشن  و ساده سازی موضوع .

    پس ، یکی از راه های ماندگار سازی آموزه ها در مناطق دو زبانه به هنگام آموزش و یادگیری ، به کارگیری شگرد رمزگردانی است که در حقیقت ، معلم زیرک از زبان مادری و بومی یادگیرنده ، پلی می سازد به سوی سرزمین روشن دانایی .



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

    مهرنگاشت
    دوشنبه 92 مهر 1  10:38 عصر

     

     با پاک پروردگارم

    درود بر شما مهربانان مهرآیین

    آغاز خیزشی نو در سال تازه ی آموزشی به شما دوستان پاک پندارم ، فرخنده باد.این مهریه و مهرنگاری را با سخنی شگفت از پیر پارساجان و پیراسته روان، عطار به فرجام می برم :

    « بنای استادی بر شفقت ، و بنای شاگردی برحرمت است ؛ هرکه را حرمت نیست ،شاگردی را نشاید و هر که را شفقت نیست ، استادی را نشاید » (تذکرة الاولیا )

     



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()

    <   <<   11   12   13   14      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کودک و زبان مادری- 12
    کودک و زبان مادری -11
    کودک و زبان مادری-10
    کودک و زبان مادری-9
    کودک و زبان مادری-8
    کودک و زبان مادری-7
    کودک و زبان مادری-6
    کودک و زبان مادری - 5
    کودک و زبان مادری - 4
    کودک و زبان مادری-3
    کودک و زبان مادری-2
    کودک و زبان مادری -1
    زبان، شاهراه رسیدن به جهان نور و روشنایی و علم
    کالبد شکافی رمان «ملت عشق»
    نمایی از درون
    [همه عناوین(252)][عناوین آرشیوشده]

    شنبه 103 آبان 26

    کل:   590828   بازدید

    امروز:   99   بازدید

    دیروز:   29   بازدید

    فهرست

    [خـانه]

    [ RSS ]

    [ Atom ]

    [شناسنامه]

    [پست الکترونیــک]

    [ورود به بخش مدیریت]

    پیوندهای روزانه

    وبلاگ ادبی [265]
    سایت های ادبی [273]
    گروه ادبیات فارسی [693]
    [آرشیو(3)]

    آشنایی با من

    زبان آموزی

    لوگوی خودم

    زبان آموزی

    دسته بندی یادداشتها

    مقتل[2] . مقتل ، فدایی مازندرانی ، ادب عاشورایی . مقتل فدایی مازندرانی . مقتل فدایی مازندرانی ، نوحه ها . نشان اضافه، همزه، خط فارسی . نگرش شبکه ای ، فارسی ششم، رویکردخاص،رویکردعام، برنامه ی درسی ملی . نوروز . واژه های مصوّب . واژه، گزینش، بافت سخن، کاربست . کُنش خواندن، دریافت، فرایندهای مغزی . کودک، زبان، حس ها، واژه ها . کودک، زبان، خانو.اده، محیط، . کودک، زبان، سواد دیداری، انباره ی بصری، یادگیری. . کودک، یادگیری، زبان، حس ها، دریچه های دروندادی. . کودکف زبان آموزی، حافظه ی شنیداری، ایرج میرزا . آبشخور . آداب نوشتن ، هنجارهای درست نویسی . آموزش ، فراشناخت ، هداف ، مراحل . آهنگ، لحن، عاطفه و فضای حسّی متن، ادبیات، علوم و فنون . آوردگاه، علوم، فنون، ادبیات، فارسی، دهم . انشا ،توسعه ی تفکر و پرورش توانایی . ایران . ایستگاه سوم - علوم - فنون . تربیت . تصویرگری، صندوقی، کتاب درسی . جشن . جنیدی . حافظ . حس ها، ادراک، آگاهی. . حس ها، رودهای درون ریز، ذهن و یادگیری . خودارزیابی، پاسخ، علوم و فنون، ادبی، پایه ی دهم، کتاب درسی. . دگردیسی،فرارفتن،خاک شدن ،شکفتن،تیمار نفس سرگش . زبان . زبان آموزی،درهای علوم،حواس برونی . زبان فارسی، نشانه ها، نام گذاری و... . زبان، بافت ها و باروها، زمان.دگردیسی. . زبان، تلفّظ، کودکان، . زبان، زایش و فرسایش . زبان، گفتار، نوشتار، واژ، هم آیند و پس آیند. . زبان، کودک، مادرآوَرد بودن. . شعر فاطمی . صلاحی . صور خیال . طنز . علوم ، فنون، ادبیات، کارگاه، کالبدشکافی، فصل، پایه ی دهم . علوم و فنون، ادبی، خودارزیابی، تاریخ ادبیات . علوم، فنون، ادبی، خودارزیابی، دهم، قلمرو ها . علوم، فنون، ادبیات، کالبدشکافی، قلمرو ها، کتاب درسی . علوم، فنون، دهم، خوانش و نگارش . غزلیات شمس ، مولانا جلال الدین . فارس، آباده، سفرنگاشت . فارسی دهم، کالبد شکافی، قلمرو ها . فدایی ، اربعین . فدایی مازندرانی . فدایی مازندرانی ، صور خیال ، شعر عاشورایی . فدایی مازندرانی، مرثیه، هلال غم، محرم . فرهنگ، معلم، گوهر، هنر، پیکره و قلب . فرهنگستان . قرآن . کارگاه، تحلیل، علوم ،فنون، ادبیات، بازآموزی، یادیاری . کلیات، سوگ نامه، عاشورایی ، فدایی، مقتل منظوم . کودک . متن، جهان متن، رابطه، خوانش، چندآوایی . متن، خواننده، معنا . متن، ساختار و پیکره، جغرافیا . متن، گونه های متن، متن شنیداری . متن، مقام، حال و لحن . متن-خوانش پذیری- چندصدایی .

    آرشیو

    زبان آموری
    عاشورایی
    روش های یاد دهی - یادگیری
    بهاریه
    خواندن
    مولوی جلال فرهنگ
    فرهنگستان
    نام ها و یاد ها
    سپاس نامه
    درودی چو نور دل
    مهارت های نوشتاری

    اشتراک

     

    طراح قالب

    www.parsiblog.com