پایه و اساس تکوین زبان طفل، علاوه بر گوش، با آوای ضربان قلب مادر، آهنگ نفسهای او و نیز با نغمهها و لالاییهای روزان و شــبان مادر، پی افکنده میشود
و درگاه شنیداری طفل نیز آوای مادر را به سامانه مغزی میرساند و طفل، خُردک خردک، با طنین این آوا، انس میگیرد.
بدینسان، این آوا در انباره ذهن طفل،(حافظهی شنیداری) نقش میبندد.
به همین سبب است که میبینیم کودک نوزاد، از میان صداهای گوناگون افراد، به آوای مادر، از گونهای دیگر، واکنش نشان میدهد.
این تنها آوای مادر است که تکانهای در سامانهی ذهنی کودک پدید میآورد و تارهای هیجان و عواطف او را متأثر میسازد.
این فراینــدِ زبانگشــایی و زبانآموزی را ایرج میرزا (درگذشــت 1304 شمســی) به سادگی و زیبایی در قطعهی معروف زیر، بیان کرده است:
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها برِ گاهوارة من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا بُرد
تا شیوهی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچهی گل، شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست، دارمش دوست.
( دیوان ایرج میرزا،1353، ص 167)