در زبان فارسی، هرگاه بخواهیم واژهای را به واژهی دیگر اضافه کنیم، پس از کلمهی نخست، واج یا صدایی در تلفّظ پدیدار میشود، این صدا را در خط فارسی، بسته به این که پایان واژه چه حرفی باشد، با یکی از نشانها در آخرین حرفِ کلمهی نخست این گونه مینویسیم: -ِ یا یِ یا ة.
مانند نمونههای زیر:
- کتابِ گلستان؛
- سبویِ آب؛
- خانة سبز؛ که بهتر است به شکل «خانهیِ سبز» نوشته شود؛
برخی همین نمونهی سوم(ة) را به نادرست، «همزه » میخوانند. حال آن که همزه (« ء » یا« ا »)حرفی صامت از حروف الفباست که با یکی از مصوّتها در آغاز هجا میآید.
روانشاد «محمّد پروین گنابادی»(1357-1282 خورشیدی) در مطلبی کوتاه با عنوان: «دستور برای خواندن و نوشتن: کسرهی اضافه»، نوشته است:
« در زبان پارسی، علامت اضافه، کسرهای است که به آخرِ مضاف میپیوندد؛ مانند: فرهنگِ ایران، دانشِ فیزیک.
ولی پیوستنِ کسره به آخر بسیاری از کلمه ها متعذّر است؛ مانند: دانا، سخنگو، خانه.
یعنی کلمه های مختوم به « الف، واوِ ساکنِ ماقبلِ مضموم، های غیر ملفوظ».
از این رو، برای این که بتوان کسرهی اضافه را به آخرِ این گونه کلمهها افزود، یایی به آخر ِآنها در میآورند و کسره را بدان میپیوندند؛ بدین سان: دانایِ ایران، سخنگویِ کشور، خانهیِ تو.
در رسم خط قدیم به جای تمامِ «ی»، قسمت اوّل آن را با کسره بالای «ه» میگذارند، بدین سان: خانة تو ، و این علامت، یای کوچک یا نیمی از «ی» با کسره است نه همزه؛ چنان که برخی به غلط، آن را همزه پنداشتهاند؛ زیرا اوّلاً همزه در وسط و آخر کلمه های فارسی نیست و ثانیاً چنین لهجه و قاعدهای وجود ندارد که همزهی عربی را به آخر کلمه ی فارسی بیفزایند و آن را تلفّظ کنند؛ به همین سبب، در رسم خط امروز به جای نوشتن« خانة تو»، « خانهی تو » هم معمول است و البتّه این شیوه، صحیحتر است تا دیگر کسی به توهّم، یای کوچک را همزه نپندارد».( مجله ی تعلیم و تربیت، سال 1338، ...)