کالبد شکافی و گزارش متن ستایش فارسی دهم
برای آشنایی با چند و چون آموزش در فارسی پایه ی دهم، یک نمونه از متن این کتاب را بررسیده ایم و فراپیش نهاده ایم؛ امیدواریم در هماهنگی، کارگر افتد.
به نام کردگار هفت افلاک که پیدا کرد آدم از کفی خاک...
محتوای این درس(ستایش « به نام کردگار» الهی نامه، عطّار نیشابوری )، حمد و ستایش خدا را به جا آوردن یا نوعی تحمیدیه است. در سنّت دینی، حمد و ستایش الهی در آغاز هر کار، ضروری است؛ چنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «کُلُّ أمرٍ ذی بالٍ لَم یُبدءِ ببِسم اللهِ فَهُوَ اَبتَر» هر کاری که با نام خداوند شروع نشود، ناتمام است از این رو، آغاز این کتاب نیز با ذکر نام و یاد خداوند آراسته شده است. در سنّت ادبی و فرهنگی ما، معمولاً هر کتابی و نوشتهای با ستایش پروردگار آغاز می شود و با نیایش به فرجام می رسد. خوش آغازی و خوش فرجامی، هنجاری پذیرفته در خلق آثار است.
عطّار در این سروده با نگاه عمیق و مبتنی بر آموزه های قرآنی و دینی، به توصیف پدیدههای گوناگون آفرینش (انسان و طبیعت)، پرداخته؛ سرانجام به عجز و ناتوانی خویش از توصیف حقیقت، اعتراف کرده است. این چند بیت که از صفحات مختلف الهی نامه، گزینش شده است؛ جهان نگری توحیدی عطار را نشان می دهد.
متن را در گستره ی سه قلمرو( زبانی، ادبی و فکری)، کالبد شکافی خواهیم کرد و بدان سان که در پیشگفتار کتاب درسی فارسی، یادآور شده ایم، چهارچوب کالبد شناسی و نقد و تحلیل متن، همین سه قلمرو است. ما در اینجا نمونه وار، متن ستایش را بدین گونه بررسیده ایم و انتظار داریم همکاران گرامی نیز، به این ساختار پای بند باشند:
قلمرو زبانی:
افلاک: جمع فَلَک، آسمان . فضل: کَرَم، نیکویی، بخشش. نظر: عنایت، توجّه، مدد. رزّاق : روزی دهنده . خلّاق: آفریننده، آفریدگار. زهی: آفرین. کام: سقف دهان، مجازاً دهان، زبان. حقیقت : به راستی، به درستی، حقیقتاً. عجایب: شگفت انگیز و عجیب. یقین: یقیناً، بی گمان. جانِ جان: جوهره و اصل هر چیز.
ساده
|
غیرساده
|
نام
|
صرفی
|
غیرصرفی
|
نقش ها
|
مشتق
|
مرکب
|
مشتق-مرکّب= م- م
|
کردگار=کرد+گار
|
--
|
--
|
هفت
|
رنگ ها
|
دانا=دان+ ا
|
--
|
--
|
آدم
و...
|
و...
|
نادان= نا+ دان
|
--
|
--
|
البته، پیداست که اگر واژه ای مانند« دانشجویان» داشته باشیم که هم « وند » صرفی دارد و هم وند اشتقاقی، در رده ی غیر ساده غیر صرفی جای می دهیم؛
-
بیت نخست دو جمله است، فعل جمله ی پایه( سخنم را آغاز می کنم)، حذف شده است.
-
«ی» در «کفی» به معنای وحدت و شمار است.
-
« آدم» نقش مفعولی دارد.
-
الهی در بیت دوم، منادا است.
-
پدیدارآیی: فعل مضارع اخباری از مصدر «آمدن»، در معنای «پدیدارشدن» است؛ پدیدار آیی= آشکار بشوی، نمایان شوی.
-
عجایب نقش ها:ترکیب وصفی وارونه است که به پیروی از زبان عربی، صفت برای کلمه ی جمع(نقش ها)، به صورت جمع مکسّر آمده است. این کاربرد ( جمع آوردن صفت برای موصوف جمع) به پیروی از ادبیات عرب، در زبان فارسی قدما، روایی داشته است. امروزه این شیوه، رایج نیست. به جای آن می گوییم: نقش های عجیب.
-
در کلمه« آنش» مرجع ضمیر « ش»، گل است و نقش دستوری مضاف الیهی ( رنگ هایش )دارد.
-
زهی( در بیت چهارم): شبه جمله از نوع صوت، به معنای تحسین، آفرین، خوشا و خرّما.