به تازگی نسخه ای خطّی از اشعارفدایی مازندرانی به دست آمد که بشارتی برای عاشوراپژوهان پهنه ی شعر است .
پس از مقابله ی نسخه ها ،به دو سروده ی جدید برخوردم که پیش از این در دست نوشت های شناسایی شده ندیده بودم
و به همین روی ،در چاپ کلیات مقتل که در سال 1388 منتشر شده نیز نیامده است .
اگرباشم وتوانی باشد،انشاالله در چاپ بعدی ،افزوده خواهد شد .
1) سروده ی نخست در قالب قصیده است و 49 بیت دارد ،آغازینه ی آن چنین است:
چو شاه تشنه لب یاران ،قتیل از تیغ کین آمد
همی از دیده خون باران فلک تا اربعین آمد...
2) شعر دوم ،نوحه ای است در قالب قصیده و 32 بیت دارد که این گونه آغاز می شود:
شمر و سنان خنجر به کف ،این یک طرف آن یک طرف
در نوحه نی ،در ناله دف ،این یک طرف ،آن یک طرف...