خانواده، لهجه، گویش و دوزبانگی
راهِ پیدایی و شــکوفایی فکری انسان و پیوند با دیگران، زبان اســت.
کودک، زبان را در همبودی ِ با مــادر و باهمایی با دیگر همســالان و همبستگان در زیست بوم خویش، فرا میگیرد
و از همین درگاه هم با آنان گفت وگو و ســتد و داد میکند.
در همین رفتارهای میانفردی و ارتباطهای روزانه است که افراد از همدیگــر تأثیر میپذیرند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند
و میآموزنــد و میآموزاننــد. این پذیرش و دهــش، در همهی ســویههای رفتاری، کُنشهای فکری، اخلاقی و شخصیتی رخ میدهد.
یکی از این جنبهها، زبان است. در هر خانــواده، پدر، مادر و هر یک از افــراد، نظام فکری و خلق وخویــی ویژه دارد
و قد و قامتی و ســاخت و ســیمایی و صدایی دارد که نمایندهی هویت فردی اوست.
هر یک از این افراد، پوشــش و نمایی و رنگ و آهنگی در رفتــار و گفتار خود دارد کــه او را از دیگری، باز میشناســاند.
زبان مادر و پدر و دیگران در یک خانواده، همانند شخصیتها و پوششهای برونی آنها، زنگها و رنگ و آهنگ ویژهای دارد که به ســادگی از دیگران بازشناخته میشود.