خواندن، از راه زبان، آشکار میشود
یکی از راه های آشکارسازی عمل خواندن، تلفّظ یا بیان آشکار و با صدای بلندِ نمادهای نوشتاری یا کلمات است. به بیان دیگر، خواندن از منظر نمودِ آوایی به دو گونه است:
الف: خواندن با آوا و صدا؛(آواخوانی)؛
ب: خواندن بی آوا و صدا یا خموش؛(خاموش خوانی)؛
در گونهی نخستِ خواندن، رفتار خواننده با تولید آوا همراه است؛ یعنی نخست چشم، شکل نوشتاری واژه را بر صفحه میبیند و آن را به مغز مخابره میکند؛ مغز پس از شناسایی و رمزگشایی صوتی، میان صدا و سیما ارتباط و انطباق برقرار میسازد و سپس این صدای تشخیص داده شده را بر زبانِ خواننده، روان میگرداند؛ در این لحظه، شنونده، صدای الفاظ را از زبان خواننده میشنود.
شاید بتوان گفت، ذهن آن صدایی را که با دیدن سیمای واژگان، از ضمیر ناخودآگاه در خود ادراک میکند، فرمان تولید همان را به اندامگانِ تولید آوا و تلفّظ( دهان و زبان و لب و دندان) میدهد؛ یعنی صدایی را که از پیش (از تلفّظِ آموزگار) شنیده و در انبارهی(حافظهی) شنیداری خود دارد؛ اکنون همان را به خودآگاهی و کاربرد در میآورد...
*بُرشی از کتاب منتشر نشده ی «جهان متن» به همین قلم.تلگرام@DrAkbariSheldare