راز خوانش پذیری متن ها
بیهقی در پایان «قصهی نصر احمد در علاج خشم خود» مینویسد: این فصل نیز به پایان آمد و چنان دانم که خردمندان- هرچند سخن دراز کشیدهام- بپسندند که هیچ نبشته نیست که به یک بار خواندن نیرزدو پس از این عصر، مردمان دیگر عصرها با آن رجوع کنند و بدانند و مرا مقرّر است که امروز که من این تألیف میکنم، در این حضرتِ بزرگ، بزرگاناند... که ایشان سوارهاند و من پیاده... چنان واجب کُنَدی که ایشان بنوشتندی و من بیاموزمی و چون سخن گویندی، بشنَوَمی».( تاریخ بیهقی، 1368، ج 1، ص161)
اینکه هر نوشتهای به یک بار خواندن میارزد، سخن درستی است؛ زیرا تا نخوانیم نمیتوانیم عیار آن را تعیین کنیم؛ اگرچه امروزه برخی گمان میکنند که با این عمر کوتاه، نمیتوان هر چیزی را خواند، باید گزینش کرد و آثاری را خواند که ارزش خواندن داشته باشند. لیکن گمان ما این است که هر نوشتهای به چند بار خواندن نمیارزد. برخی متنها را یک بار میخوانیم و آن را برای همیشه، از دست مینهیم و کنار میگذاریم؛ امّا برخی را که روح خوانش پذیری دارند، چند بار میخوانیم و باز هم خار خاری در دورن داریم که دگر بار، زمانی به چنگ آوریم، بنشینیم، بر زانویش بنشانیم و خواندنش را از سر بگیریم.
راستی چرا چنین است؟
در این باره با شما سخن ها داریم، لیک چشم به داور داریم که زمان کی خواهد آمد؟