برای کاربست نیکوترین رویکرد و مناسبترین روش در آموزش زبان فارسی،لازم است که به پاسخ این پرسش ها، بیندیشیم تا به گم گوشه ها وگستره های زبان فارسی درآییم و خوی و خصلت آن را به درستی بشناسیم و به فراخور شناخت سنجیده از بلندای زبان، بالاپوشی به اندام بر قامت آن فراهم آوریم و برای فراگیران این زبان نیز رویکردی همسو با چشایی زمانه و روشی همخوان با افق انتظار اهل روزگار برگزینیم و در سازماندهی محتوای آموزشی هم به گوارایی کلام و هم به لطیف طبعی و حالات مخاطبان توجّه داشته باشیم زیرا زبان، گذرگاه رسیدن به دنیای عاطفی و ادراکی اهل زبان است و « کنش پیچیده ای است که بیان و ادراک حالات عاطفی، مفاهیم و افکار را به وسیلهی علایم صوتی یا تصویری میسّر می سازد. به عبارت دیگر، زبان از نظام سازمان یافتهی نمادهایی تشکیل شده است که انسان ها برای بیان و دریافت معنا به کار می برند و مستلزم یک نظام قواعد و تبلور این نظام به صورت رفتارهای عینی گفتاری و نوشتاری است»(دادستان،1387،)، تا از این طریق، گوش، هوش و جان زبان آموزان را با زلالی، خوش گواری و ضرب آهنگ طربناک و طنین دل انگیز زبان فارسی خوگر سازیم؛ زیرا « ذائقهی زبان حسّاس است و لقمه های تلخ و ناگوار را پس می زند؛ زبان برای خود روحی دارد».(خرّمشاهی، 1373 ).
منبع: پیشینه ی آموزش زبان فارسی در ایران، 1394، انتشارات مدرسه، تهران، ص 22