گوارا چون آب
گذشت همچون برق و باد. دوره ی دوم آموزش مدرسان کشوری کتاب «آموزش مهارت های نوشتاری» را می گویم. امروز هفتم شهریور 1393،چهارمین و آخرین روز دوره بود. مثل برنامه ی درسی هر روز چهار کلاس با چهار استاد برگزار شد. همکارانم آقای گودرزی، آقای صدیق پور و خانم سجودی بودند. هر کدام سه زنگ صبح را به کلاس رفتیم و درس هفت، درس هشت و در پایان هم زنگ نوشتار به خط پایان دوره ها پیوند زدیم.
برگزاری چنین دوره های کشوری کاری دشوار اما جریان ساز و تاثیرگذار است. من بر این باورم که گران سنگی که امسال بااین کتاب ها و دوره ها در دامنه ی اقیانوس آرام ذهن های همکاران و پهنه ی آموزش عمومی کشور درانداخته ایم؛ طول موج ها و خیزابه هایی درازآهنگ و پیچان را در کشور برخواهد انگیخت. در همین دو دوره هم من بارها شاهد لب پَر شدن این هیجان ها و سرریز کردن موج این چندو چون ها از دیواره ی ذهن و زبان مدرسان حاضر در دوره ها بودم. درس تجربه و اندوخته ی آموخته ها در چنین هنگامه هایی این است که نرمی و انعطاف پذیری خود را بالا ببریم و بر گستره و ژرفای شکیبایی و دانایی خود بیفزاییم تا توفندگی توفان و گردن شکنی موج ها به آرامشی برسد و گرنه موج سواری و گردن افرازی در میان امواج، جسارت و مهارت و ورزیدگی ویژه ای می خواهد و از مهارت در میگذرد و به هنرمندی می انجامد.
به هر روی، پایان دوره های آموزشی دو رو دارد. یک روی آن، کار آموزش ما و فراگیری شرکت کنندگان بود، ما آن بودیم که در ظرف زمان و مکان تعیین شده، نمودیم و جز آن و بیش از این هم نیستیم اما شما مدرسان شرکت کننده از این ظرف و محتوا چه توشه ای اندوخته اید، خود دانید. وزن و کارمایه ی علمی شما در روزهای پیش رو، در برابر نگاه معلمان و در کفه ی چشمان و دو نیمکره ی مغزی آنان به سنجه در خواهد آمد.
روی دیگر دوره ها و پایان آموزش، لحظه شماری برای آغاز هماوردی تازه است. چشم ها نگران آن روز و هنگامی هستند که به زودی برایتان فراخواهد رسید و این شمایید که باید در آن میدان، کاری کارستان کنید و داشته ها و برداشت ها و یادداشت ها را از پرده به دراندازید و بذر نگاه های تازه ی علمی و آمورشی را در گستره ی ذهن معلمان کلاس هایتان بنشانید. روزی که این کار را آغاز می کنید از خدای بزرگ طلب بارش باران نیکویی دارم تا ببارد و این بذرافکنی شما را رویا و شکوفا سازد و فراخنای ذهن و جان معلمان ایران را با دستان شما به سبزینگی و خرّمی برساند.
اما برای گذر رهوار و به هنجار از گردنه ی حیرانی که در پیش است، شما استادان و دوستان مهربانم را به سفره ی بی کینهی دلم مهمان میکنم که:
ز یاران ،کینه هرگز در دل یاران نمی ماند به روی آب، جای قطره ی باران نمی ماند
و دل اندوخته های خودم را برایتان برمیشمارم تا شاید ره توشه ای باشد شما را؛ پس بشنوید ای دوستان این چند پند:
- منابع و آبشخورهای آن موضوع علمی را بجویید و گرد آورید و خود را به زیورهای علوم بیارایید که نیکوترین برج و بارو برای نگهداشت و نکوداشت شماست.
- چندین و چند بار موضوع آموزش را واکاوی کنید تا همه ی گم گوشه های آن برایتان آشنا و آشکار گردد.
- آستانه ی شکیبایی خود را فراببرید و بنیان های آن را استوار سازد تا به اندک باد ناموافق، گرفتار بادکوبه نشوید و در زیر آوار نمانید. همواره از خدای مهربان، فراخ دلی، گنجایی و شکیبایی را بخواهیم.
- در فرایند یاددهی یادگیری، تفاوت های سبک یادگیری، ناهمگونی توانایی های فردی و ناسازی سیلقه ها و ذائقه های اشخاص توجه کنید.
- در برابر هر پرسش، بی درنگ به پاسخ نیندیشید و آن چه در دم نخست به ذهن آمد بر زبان نرانید بلکه ایستگاه یا ایستگاه های فکری برای رسیدن به تحلیل های ذهنی و کالبد شکافی سوال ایجاد کنید و دیگران را هم در آن شرکت دهید. این فرصت سازی، دامنه ی ذهن شما را فراخ می سازد و توانایی معناسازی و پاسخ یابی را آسان می گرداند.
- هرگز تلاش نکنید که از کتاب و محتوای آن دفاع کنید. این کار شما واکنش های ناسازی را برخواهد انگیخت. چون شما مدرس آن کتاب و محتوا هستید و از شما بررسی، تحلیل آموزه ها و بازگویی و کاربست روش آموزش را چشم دارند.
- اگرچه شما مدرس استان خود و استاد کلاستان خواهید بود لیکن بکوشید که به دام واژگان در نیفتید. دیوار و فاصله ای در میان نباشد تا کار آموزش با همدلی و همنوایی و هم خویی و هم خوانی پیش برود و در گره گشایی، گشاده رو و گشاده دل و گشاده دست باشیم.
- هرگز در برابر دیگران گمان نکنیم که ما بسیار میدانیم؛ زیرا هرچه قدر در دانایی بکوشیم و از نردبان دانش فراتر رویم؛ باز هم مصداقی از کلام خدای رحمان هستیم که فرمود: وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً (اسرا/58)= و شما را از دانش، جز اندکی ، بهره ای نداده اند.
- کتاب آموزش مهارت های نوشتاری در پی ایجاد بهانه و فرصت برای طرح ریزی و مهندسی نوشتن و آفرینش و خلق اثر است. همه ی شرکت کنندگان را در هر جلسه به نوشتن وادارید. مشق ذهنی، دست ورزی در نوشتن و تمرین و ورزش چگونه نوشتن از اهداف اصلی ما در این برنامه است.
- ره آورد خوانش، آموزش و ورزش های ذهنی و زبانی خود را پس از برگزاری دوره های آموزشی در شهر و دیار خود، برای ما روانه فرمایید.
دوستدار همه ی شما برادران و خواهران و همکاران خوشگوار تر از آب هستم که در ایران و جهان برای سرزندگی، تراوت(نه طراوت) و شاداب سازی آموزش فرهنگ و زبان و ادبِ همیشه رخشان فارسی، از بن جان، کوشش می کنید.
برخیز که خود را به چراغی برسانیم تا فرصت بر هم زدن بال و پری هست