انسان در هر دمی و حالی از گذر ایام روحیات ویژه ای دارد . جهان نهان وی به دریایی می ماند که گاهی آرام و خموش است و گاهی تپنده و پرخروش. دمی به نسیم ملایم بهاری مانند است و لحظه ای به هوای تب خیز و عرق ریز تابستان ؛ زمانی حال و هوای خزانی دارد و هنگامی دم سردی زمستانی .
بر پایه ی آن چه گفتیم ؛ حالات آدمی و شناخت آنات و روحیات آن بسیار بایسته است به ویژه در آموزش که کاری دوسویه است این نکته نقش برجسته تر ی می یابد؛ زیرا دو انسان بلکه انسان ها یی با احوال متفاوت وگاهی ناهم سان و ناهمخوان و نا همنوا در برابر یکدیگر می ایستند.
به همین سبب از دید روش شناسی و به کار گیری الگو ها ی آموزشی توجه به این گوناگونی فراگیران از ضروریات است .
در کلاسی که افراد با چشمانی از سوال و عسل به انتظار نشسته اند .باید نخست آهنگ
درون آنان را به گوش دل دریافت و آن گاه هم نوا با آن مضراب درس را بر تار و پود وجود یادگیرندگان نواخت. ( در نوشته های پسینی به روش های آموزش خواهم پرداخت )